عزیر قشنگ ترین اسم برای پسر کوچک نو متولد شد ه ی خانواده بود مادر از اقوام پادشاه و پدر از پادشاهی ممالک دورتر بودند که دستهای تقدیر هر دو را به یکدیگر متصل ساخته بود مسجدالاقصی با درخشش و جلوه ی خاص ش لحظه به لحظه به این خوشبختی و سعادت می افزود مادر و نوزاد خسته ی راه آفرینش بخوابی عمیق رفتند تا صبحی لبریز از نعمات الله را آغاز کنند
مسجد الاقصی لحظاتی امن را تجربه میکرد اضلاع شمال و جنوب و سرداب های زیر زمینی مسجد از تمیزی عطری دلپذیر بخود گرفته بود خبرچین اما خبری هولناک راآورده بود از شهری در دورتر خبر طاعون بسرعت در زبان همه چرخید و آن شهر لوط سلام الله بود که مردمش در کلوخ فرود آمده از آسمان دفن شدند